۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

ای بلاگر عزیز که جانم فدای تو

تنها دلیل ارسال این پست این است که نشان بدهم من هم بلدم روی وردپرس وبلاگ درست کنم،اونم روی هاست نه همینجوری...

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

کی دومین رایگان سراغ داره؟

یعنی واقعا کسی باورش میشه من به گشادیم غلبه کرده باشم؟
SSL ها که درست بشه میرم رو هاست.

۱۳۸۸ بهمن ۱۰, شنبه

کاری نداری؟

ببین،من و تو آدمایی هستیم که اگه بخوایم چیزایی که نداریمو بشمریم وقت کم میاریم.پس باید قدر چیزایی که داریمو بدونیمو ازش خوشحال باشیم.

پ.ن: در این عبارت چیزی در مورد تلاش نکردن و نخواستن برای بهتر شدن شرایط گفته نشده است.غرض زار نزدن است.

۱۳۸۸ بهمن ۳, شنبه

SNIFF

من حس میکنم کسایی که با ویندوز از اینترنت استفاده میکنن دارن شنود میشن.حالا ببین کی گفتم.

۱۳۸۸ بهمن ۱, پنجشنبه

جک

یه روز سه نفر میرن دزدی.توی خونه ان که یهو صاحبخونه میاد.سه تا گونی پیدا میکنن هرکدوم میرن توی یکیش.صاحبخونه میاد میبینه سه تا گونی اینجاست که قبلا نبود.با پا میزنه به اولی،اونی که توشه صدای نون خشک در میاره.میزنه به دومی،یارو صدای گردو در میاره.میزنه به سومی میبینه هیچ صدایی نمیاد،محکم میزنه میبینه هیچ صدایی نمیاد،محکم تر میزنه...یهو یارو دزده میاد بیرون میگه:آرده آرد! آرد صدا نداره...

پ.ن:خودم خیلی میخندم باهاش.
پ.ن2:ابتذال همین شکلیه.

۱۳۸۸ دی ۲۹, سه‌شنبه

دلایل Invisible بودن افراد در هنگام آنلاین بود را نام برده و مختصر توضیح دهید.
با ابن همه Status های Busy و Away و اینا چرا هنوز Invisible انتخاب میشه؟

۱۳۸۸ دی ۲۳, چهارشنبه

ذهن نگو یه دسته گل

توی DB واسه SCIT این موجودیته و این رابطه...
فردا بچه های شورای مرکزی رو بگم بیان امضا کنن،خیلی دیر شده واسه بعد امتحانا لازمش داریم.بهانه هم کسی حق نداره بیاره.
پول ندارم واسه دستگاه...چیکار کنیم؟...پیش قسطشو بدیم؟ اگه در نیاره که بیچاره میشم...مدیریت ریسک...
پروژه ی خوبی میشه...از بچه های دانشگاه های دیگه،اصلا از آدمایی که پایه هستن میشه استفاده کرد.من چیکاره ام بعد؟نمیشه بگم طرح مال منه شما کار کنین که...باید قبلش خودمو بسازم.در مورد ملزوماتش باید تحقیق بشه،فقط web developement فکر نکنم به درد بخوره...
یه DB واسه TEO اگه بخوایم درست کنیم باید واسه موجودیت عضو 3- 4 تا رابطه ی Is-a تعریف کنیم...
kubuntu و edubuntu رو هم اگه بیخیال شم بازم Server رو بیخیال نمیشم.فقط مسئله اینه از کجا گیر بیارم...
PHP فکر کنم خوب باشه.اینو که یاد بگیرم کلی میفتم جلو.
نمیدونم کارم با این دوست دایی به کجا میکشه.امتحانا تموم شد برم سراغش.
اگه دیگه مغازه نرم پول از کجا در بیارم؟...کپی و اینا هم هست ولی پولش چی؟
Excel رو هم ننوشتم...
از موسسه و کپی پول در میاد نترس.
با SQL یاد دادن هم میشه پول درآورد...دانلود کنم صفحه هاشو...

اینا همه اش وقتیه که دارم با ترجمه ی افتضاح آقای هاشمی طبا از کتاب پرسمن سر و کله میزنم...فردا 8:30 امتحان نرم افزار.
احمقانه نیست که من به اینا بگم شکلات؟!