شرمنده ام!
مهندس 2شنبه گفت نميتونم بيام باهات.اگه بياد مفت خورهاى ج.ن كارشو ازش ميقاپن.به انجام نميرسونن كه هيچ فقط يه كم از دور و بر كارى كه اين تمام زحمتشو كشيده ميچاپن و ميدزدن.تا 29 اسفند سر كاره مياد دوباره 3وم ميره.حتى سفر عيدش هم به هم خورد.سفرى كه آيندشو ميتونست تغيير بده.يكي از SMS هاى Choco رو دادم به مهندس گفتم جوابشو بده,هيچى نگفت(توى SMS گله كردن از نيومدن بود ديگه...).مهندس پايه بود,حتي كلي پول داد ماشين هم خريد واسه رفتن... . آخرش هم كلي معذرت خواهي كرد.
دكتر(هم سن منه ها,فقط داره داروسازى ميخونه بهش ميگيم دكتر) هم اومد آرومم كنه گفت شايد من اومدم...ديشب خبر داد كه نميتونم.ترم قبل مشروط شد,خانوادش گير دادن بهش.
اينا تموم شد و شرمندگيش واسه كى موند؟DRAGO.
Choco ميگه از اول هم نميخواستى بياى,منو به بازى گرفتى.ميخواست .... .البته هيجان زده تصميم گرفته بود.يه چيزايى هم گفت كه راست گفت.در مورد من,خانوادم,آينده.
تلخى كرد,قهر كرد,حرف زد ولى حق داشت.شايد بعضى هاتون احساسشو بفهمين.
شرمنده ى شما هم هستم كه اين مدت آپ نكردم.حالم و زندگيم معلوم نبود.
حالا Choco قبول كرد و گفت عيب نداره.ولي هنوز خودم ناراحتم.به نظر شما تنها برم؟خانوادم شديدا مخالف تنها رفتن هستن.ولى شايد وقتش شده كه ديگه بچه ى خوب نباشم...
پ.ن1:عادت به نوشتن هاى مناسبتى ندارم.
پ.ن2:Z عزيز! 21ام رو متوجه شدم.ممنون.يه چيزديگه:هر گروهى انتخاب واحدشون ساعت و تاريخ داره درسته؟ PDF ساعت و تاريخ رو گرفتى؟ قابل خوندن نيست!قاطيه!اگه اطلاعى داشتى بهم بگو.
پ.ن3:منو بخونين. نظر بدين PLZ.
مهندس 2شنبه گفت نميتونم بيام باهات.اگه بياد مفت خورهاى ج.ن كارشو ازش ميقاپن.به انجام نميرسونن كه هيچ فقط يه كم از دور و بر كارى كه اين تمام زحمتشو كشيده ميچاپن و ميدزدن.تا 29 اسفند سر كاره مياد دوباره 3وم ميره.حتى سفر عيدش هم به هم خورد.سفرى كه آيندشو ميتونست تغيير بده.يكي از SMS هاى Choco رو دادم به مهندس گفتم جوابشو بده,هيچى نگفت(توى SMS گله كردن از نيومدن بود ديگه...).مهندس پايه بود,حتي كلي پول داد ماشين هم خريد واسه رفتن... . آخرش هم كلي معذرت خواهي كرد.
دكتر(هم سن منه ها,فقط داره داروسازى ميخونه بهش ميگيم دكتر) هم اومد آرومم كنه گفت شايد من اومدم...ديشب خبر داد كه نميتونم.ترم قبل مشروط شد,خانوادش گير دادن بهش.
اينا تموم شد و شرمندگيش واسه كى موند؟DRAGO.
Choco ميگه از اول هم نميخواستى بياى,منو به بازى گرفتى.ميخواست .... .البته هيجان زده تصميم گرفته بود.يه چيزايى هم گفت كه راست گفت.در مورد من,خانوادم,آينده.
تلخى كرد,قهر كرد,حرف زد ولى حق داشت.شايد بعضى هاتون احساسشو بفهمين.
شرمنده ى شما هم هستم كه اين مدت آپ نكردم.حالم و زندگيم معلوم نبود.
حالا Choco قبول كرد و گفت عيب نداره.ولي هنوز خودم ناراحتم.به نظر شما تنها برم؟خانوادم شديدا مخالف تنها رفتن هستن.ولى شايد وقتش شده كه ديگه بچه ى خوب نباشم...
پ.ن1:عادت به نوشتن هاى مناسبتى ندارم.
پ.ن2:Z عزيز! 21ام رو متوجه شدم.ممنون.يه چيزديگه:هر گروهى انتخاب واحدشون ساعت و تاريخ داره درسته؟ PDF ساعت و تاريخ رو گرفتى؟ قابل خوندن نيست!قاطيه!اگه اطلاعى داشتى بهم بگو.
پ.ن3:منو بخونين. نظر بدين PLZ.
6 نظرات:
من که می خونمت شما سر سنگین شدی سری به ما نمیزنی ...
این رفتن و نرفتن تو والله واسه منم مشکلی شده ... همینجور نشستم ببینم کی میری ...
راستی از کجا باید بری کجا ؟ تو فقط می گی می رم . نمی رم ولی نمی گی کجا ؟
فکر میکنم نهایتا یه تصمیم جدی لازمه..به هر حال باید از یه چیزی دل کند..اینجور معلق بودن سرانجام خوشی نداره..یا خدا یا خرما
وقتشه...
مطمئن باش...
وقتشه... البته با چاشنی سیاست و محافظه کاری...
بايد بري تو سايت گلستان قسمت ثبت نام.خودش ساعت و تاريخ ميده كه همون موقع فقط بايد بري براي انتخاب واحدت.نگفتي كدوم مركز هستي؟
تا يكي دو ساعت ديگه كانكتم.دوباره سر ميزنم.اگه سوالي بود درباره انتخاب واحد خوشحال ميشم بتونم جواب بدم
من اومدم شما نبودي. تا بعد
ارسال یک نظر