۱۳۸۷ بهمن ۳۰, چهارشنبه

من يا تو؟

تا حالا به خودت فكر كردي؟(خب معلومه كه كردي...چه سواليه.شايد هم نكردي...)
توي چندتا از وبلاگ ها رفتم كه موضوع جديدشون طبقه بندي كردن آدما بود.امروز بعد از اينكه از دوستام جدا شدم داشتم فكر ميكردم كه رفتارم چجوري بود؟ آدم باحاليم؟ خوششون مياد از اينكه با من دوستن يا به قول معروف از معاشرت با من خوشوقت ميشن؟
يا نه,منو يه آدم گنده دماغ بيخود عوضي ميدونن؟
وقتي به رفتار هاي خودم فكر ميكنم ميبينم...نميدونم!
بعضي وقتا باحالم,حتي خودم هم از خودم خوشم مياد! بعضي وقتا سگم,اينو هم همه ميفهمن! گاهي سرد و ساكتم,خنثي.گاهي هم فعال و پويا. ها ها ها...بدترش اينه كه سعي كنم! يعني در حالتي كه سردم سعي كنم فعال باشم.نتيجه اش افتضاحه!!
حالا يه سوال: اينكه آدم خوشو دوست داشته باشه مهمه يا اينكه بقيه دوستش داشته باشن؟اصلا خودت مهمي يا بقيه؟
پ.ن1:از حركت هاي امروز صبح توي دانشگاه حس خوبي دارم.تا همين الان انرژيي كه گرفتم تو بدنمه.
پ.ن2:دوباره سوال! چرا من دارم اينارو اينجا مينويسم؟؟ مگه شما براتون مهمه كه من كيم و چيم و چجوريم؟
پ.ن3:فكر ميكنم پست خوبي نشد.ببخشيد كه وقتتونو گرفتم.(اين احساس گناه منو ول نميكنه)