۱۳۸۷ بهمن ۱۸, جمعه

بچه ى خوب

هميشه براى پدر و مادرم بچه ى خوبي بودم.هر چى گفتن گوش كردم,هر كارى خواستن كردم.هيچ وقت ياغى نبودم.هيچ وقت كارى كه مخالف بودن نكردم. حتى كوچيك ترين كار بدى هم نكردم.حس احمقانه اى دارم!
شايد هم چون خانودام اجازه ى خيلى كارارو بهم دادن اينجوريه.ولى حتى يه بار هم چه ميدونم ماشين بابامو ندزديدم.با اينكه عاشق ماشين و رانندگيم.الان هم گواهينامه دارم هم ماشين داريم ولى بازم نميتونم اين كارو كنم.چرا؟شايد به خاطر اينه كه از بچگى ازم خواستم منطقي فكر كنم.حتى از وقتي خيلى كوچيك بودم غر نميزدم,لج نميكردم,بهونه نميگرفتم...
هميشه تمام كارايى كه به طور كليشه اى خوب هستن و يه بچه ى خوب بايد انجام بده انجام دادم.نميتونم بچه ى بد باشم.هميشه نگران بودم از اينكه نكنه فلان كار بد بوده...نكنه سرزنشم كنن...
پس كى ميخوام ياغى بشم؟

پ.ن1:"يه ساله با هميم يه بار همديگرو ديديم","خسته شدم بس كه نديدمت" اينا چند تا جمله هست كه طي يه ربع گذشته برام مسيج شده.چي بگم؟حق داره.
پ.ن2:اگه كسي از تاريخ انتخاب واحد PNU اطلاع داره بهم بگه.شايد 26 ام تونستم برم.
پ.ن3:اگه خانوادم اينو بخونن احتمالا بگن تند رفتم.ولي حس من اينه حتي اگه اينجورى نباشه.


7 نظرات:

ناشناس گفت...

سلام. موافقم ... خیلی لذت بخشه ... ولی نه یاغی گری .
اینکه بدونی که گاهی می تونی برای چیزی که بهش اعتقاد داری و حس خوبی بهت می ده سر کشی کنی ... حتی اگه اشتباه باشه ... ولی یادت نره برای هر سر یاغی و سرکشی یه سنگ هم هست ...
پس یه جور دیگه بنویس ... چیزی که تو ازش خسته شدی چارچوبهاست ... فقط کافیه یه راه خوب واسه خروج پیدا کنی ...لزوماً نیازی به سرکشی نیست ...
امیدوارم زودتر بتونی خودتو از کلیشه ها رها کنی و کمی هم به خودت فکر کنی و یه خودت برسی ...
راستی بهش بگو از ندیدن خسته نمی شن ... دلتنگ میشن ... اونکه ازش خسته شده انتظاره ...
برای هر دوتون روزهای روشن می خوام ...
خوب باشی ...

ناشناس گفت...

مثبت در منفی = منفی...

ناشناس گفت...

من فقط توي تعطيلات عيد ميبينمش.الان 4 ساله.فكر كن.........

ناشناس گفت...

خوب بودن برای دیگران خیلی خوبه، فقط اغلب واسه خود آدم خسته کنندست... ولی حیفه که خوب بودن عادت بشه اونوقت به نظرم ارزش خودشو از دست می ده. نه؟

ناشناس گفت...

دقیقا. تازه من همیشه شرایط خانواده رو هم درک می‌کردم، مشکلات مالی و این حرفا!

ناشناس گفت...

انتخاب واحد از بيست و يكم شروع شده. جانموني.
راستس كدوم مركز هستي؟ اگه مياي كرج بگو بيشتر آشنا بشيم

ناشناس گفت...

واقعا خانواده میان اینجارو می خونن؟ من که اصلا راحت نیستم آدم آشنایی وبلاگمو می خونه اون جوری نمی تونم راحت بنویسم

ارسال یک نظر